جدول جو
جدول جو

معنی رعیت نواز - جستجوی لغت در جدول جو

رعیت نواز(خوَرْ / خُرْ دَ / دِ)
نوازنده و مهربانی کننده به رعایای خود. (از ناظم الاطباء). رعیت نوازنده. رعیت دوست. پادشاه یا مالکی که رعایای خود را دوست داشته باشد. (یادداشت مؤلف) :
از سر بیدادگری گشت باز
دادگری گشت رعیت نواز.
نظامی.
چو دیدند شه را رعیت نواز
ز بیداد دارا گشادند راز.
نظامی.
قوی رای وروشندل و سرفراز
به هنگام سختی رعیت نواز.
نظامی.
از من بگوی شاه رعیت نواز را
منت منه که ملک خود آباد می کنی.
سعدی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(رَ عی یَ نَ)
صفت و عمل رعیت نواز. رعیت دوستی. ملت دوستی. (یادداشت مؤلف). نوازش و مهربانی به رعایا:
از او گشت پیدا سخن گستری
رعیت نوازی و دین پروری.
فردوسی.
رعیت نوازی و سرلشکری
نه کاری است بازیچه و سرسری.
سعدی
لغت نامه دهخدا
(رَ عی یَ)
همچون رعیت. همانند رعیت. چون رعیت. رعیت مانند
لغت نامه دهخدا